Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه زندگی؛ عطیه اکبری: «رنج زنی که همسرش متهم به قتل عمد است و محکوم به قصاص، رنج فرزندی با پدر قاچاقچی مواد مخدر و در حبس ابد، رنج همسر یا کودکی که پدرش متهم متجاوز به عنف است.در جرم‌های سنگین زجر و سختی که خانواده مجرم تحمل می‌کنند بیشتر است. خانواده چنین متهمانی هم سرپرستشان را از دست می‌دهند، هم جایگاه اجتماعی‌شان سقوط می‌کند و انگ فرزند متجاوز به عنف، یا فرزند قاتل یا.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. روی پیشانی‌شان حک می‌شود. ما تمام‌قد از خانواده زندانیان با هر جرمی حمایت می‌کنیم.»

*حال فرزند متهم به فساد فی‌الارض برای چه کسی اهمیت دارد؟

 همین چند جمله مسئول «انجمن حمایت از خانواده زندانیان ری» تلنگری است برای ما که نگاهمان را به خانواده زندانی متهم به قتل عمد یا زن و بچه زندانیان جرائم سنگین بازبینی کنیم و یک‌لحظه دلمان را پیش دل نوجوانی بگذاریم که پدرش به جرم افساد فی‌الارض در زندان است و خبرش هم همه‌جا پیچیده.گناه او چیست؟

دغدغه حال‌ و روز و مشکلات خانواده زندانیان، جمعی از مددکاران و خیران پای‌کار را دورهم جمع کرد تا برای حمایت از آنها فکر بکری کنند و نتیجه این فکر بکر، راه‌اندازی انجمن حمایت از خانواده‌های زندانیان بود در گوشه‌ای از پایتخت. خیران این انجمن، نه آدم‌های سمت دار هستند نه خیلی پولدار، آدم‌های معمولی هستند. از کاسب‌های اصناف مختلف تا کارمند حقوق‌بگیر و وکیل و مهندس و روانشناس. یک جمع از آدم‌های صاف و ساده و دست‌به‌خیر دورهم جمع شدند. البته نظارت دستگاه قضا و حمایت‌های این قوه هم بر فعالیت‌های انجمن وجود دارد و اصلاً با پای‌کار آمدن قوه قضاییه است که چنین انجمن‌هایی پا می‌گیرد و خیران دست‌به‌کار می‌شوند.

قرار ما با «محسن حسن‌پور»؛ مسئول انجمن و یکی از آدم‌های نیک روزگار که در روزهای بازنشستگی به‌جای خانه‌نشینی خدمت به خلق رنجور خدا را انتخاب کرده در دفتر انجمن حمایت از خانواده‌های زندانیان در ری است و دلیل این جاگذاری هم نزدیکی زندان زنان و زندان فشافویه به این محدوده است.


در پرونده جرائم سنگین از جمله قتل، فرزندان متهمان به حمایت های بیشتری نیاز دارند

*مردم و رسانه‌ها به خانواده مقتول فکر می‌کنند ما به خانواده قاتل!

صبح زود است. هنوز مراجعه‌کننده‌ای وارد دفتر انجمن نشده و فرصت برای ما غنیمت است تا روایت پرونده‌ها را از زبان مسئول انجمن بشنویم. به لطف کمک‌های خیران، پرونده خانواده ۲۱۱ زندانی، تحت پوشش انجمن حمایت از خانواده زندانیان ری است. محسن حسن‌پور حرف‌های زیادی برای گفتن دارد: «حمایت ما از این ۲۱۱ خانواده‌ای که سرپرستشان زندان است، حمایتی تمام‌قد است نه اینکه فکر کنید در ماه یک بسته ارزاق می‌دهیم و تمام.. نه. بعضی از پرونده‌های ما مربوط به جرائم سنگین است که با یک قبح اجتماعی همراه است. آن‌وقت کار ما سخت‌تر و حساس‌تر است. فرزندان زندانیانی با جرائم سنگین حال روحی خوبی ندارند. ما مورد داشتیم که فرزند فردی که پدرش متهم به قتل عمد بوده و پرونده‌اش در رسانه‌ها سروصدای زیادی راه انداخته کارش به اقدام به خودکشی کشیده. در شرایطی که توجه همه مردم و حتی رسانه‌ها به خانواده مقتول است ما به خانواده قاتل فکر می‌کنیم.»

*ماجرای نوجوانی که سارق موتور سیکلت شده بود!

«چند وقت قبل جوان ۱۶ ساله‌ای به جرم سرقت موتورسیکلت دستگیرشده بود و مراحل قضایی پرونده اش در حال طی شدن بود. ما با سازمان زندان‌ها ارتباط داریم و مددکارانمان برای حمایت از خانواده زندانی در پرونده ورود می‌کنند. شرایط پرونده و زندگی این متهم کم سن و سال را بررسی کردیم و متوجه شدیم که نوجوان متهم به سرقت، پدر ندارد. مادرش هم مبتلابه سرطان است. کس و کار درست‌وحسابی هم نداشتند که بخواهند ازشان حمایت کند. این پسر برای جور کردن هزینه عمل جراحی مادرش اقدام به سرقت موتور کرده بود. با توجه به بررسی همه‌جانبه پرونده و اینکه خود پسربچه هم اظهار پشیمانی می‌کرد و متنبه شده بود، به مراحل قضایی پرونده ورود کردیم و کمک کردیم که این پسر به زندان نرود. رضایت شاکی پرونده را گرفتیم و برای بخش حبس به دلیل جنبه عمومی جرم هم مددکارانمان به قاضی پیشنهاد دادند که با توجه به رفع مشکل شاکی خصوصی، در پرونده مماشات کند. خلاصه این‌طور شد که پسربچه ۱۶ ساله پایش به زندان باز نشد و آزاد شد. با کمک خیران برای پرداخت هزینه جراحی مادرش که مبتلا به سرطان بود هم کمکشان کردیم.» ماجرای این پرونده را حسن‌پور روایت می‌کند و می‌گوید: «ما در موارد خاص حتی در روالی که پرونده طی می‌کند هم ورود کرده و با توجه به شرایط از متهم و خانواده‌اش حمایت می‌کنیم. البته حمایت از متهم در موارد خاص مثل همین مورد است.»


حمایت تمام قد از خانواده زندانیان 

* پدر و مادر به جرم قاچاق مواد مخدر در زندان، تکلیف بچه‌ها چه می‌شود؟

یکی‌یکی پرونده خانواده زندانیان را ورق می‌زند. اینجا همه پرونده‌ها خاص هستند و خانواده‌ها نیازمند کمک اما شرایط برای برخی بغرنج‌تر است، مثل این پرونده؛ «این‌یکی پرونده قاچاق مواد مخدر است. پدر و مادر خانواده هر دو به جرم قاچاق مواد مخدر در زندان هستند. بچه‌ها بی‌سرپرست شده‌اند. چند روز خانه عمو. چند روز خانه خاله. مدام بین اقوام پاس‌کاری می‌شوند، این بچه‌ها هم به حمایت مادی نیاز دارند هم به حمایت معنوی. وقتی مددکاران انجمن حمایت از خانواده زندانیان سراغ آن‌ها رفتند شرایط روحی‌شان به‌شدت به‌هم‌ریخته بود. ما کمک شان کردیم. پرونده تحت پوشش خودمان آمد. هفته‌ای یک‌بار روانشناسان جهادی ما که کار روانکاوی خانواده زندانیان را بدون دریافت هزینه انجام می دهند، با این بچه‌ها جلسات روانکاوی داشتند و خلاصه بااینکه پدر و مادرشان در زندان هستند اما ما با کمک مردم دست‌به‌دست هم دادیم و تمام سعی‌مان این است که مثل شیر بالای سر این بچه‌ها باشیم تا با کمترین آسیب این دوران سخت را بگذرانند. پرونده دیگری شبیه به این پرونده داشتیم که پدر و مادر، زندان بودند. صاحب‌خانه هم که دیده بود جرم پدر و مادر قاچاق مواد مخدر است کلاً بچه‌ها را جواب کرده بود و آن‌ها مانده بودند بدون خانه و سرپناه. با کمک خیران انجمن برایشان خانه اجاره کردیم و همه‌جوره ازشان حمایت کردیم.»


دو کارخانه معروف لبنیات، خانواده زندانیان را استخدام می کنند 

*کارخانه‌هایی که زندانیان آزاد شده و خانواده‌هایشان را استخدام می‌کند

نداشتن منبع درآمد برای گذران زندگی مهم‌ترین مشکل خانواده زندانیان است. فرقی هم نمی‌کند متهم، سارق بوده یا قاتل یا فروشنده مواد مخدر. منبع درآمد خانواده صرف‌نظر از حلال و حرام بودنش قطع‌شده و خانواده متهم شرایط سختی را می‌گذرانند. اینجاست که ممکن است علاوه برنداشتن سرپرست و منبع درآمد، آسیب‌های دیگری متوجه چنین خانواده‌هایی شود و وجود خیرانی که دست خانواده زندانیان را بگیرند غنیمت است.


محسن حسن پور؛ مسئول انجمن حمایت از خانواده زندانیان ری

کم نیستند این خیران کاردرست که تعداد قابل‌توجهی از آنها در انجمن حمایت از خانواده زندانیان هستند و این اتفاق مبارک در میان روزمرگی‌های ما گم می‌شود. اتفاق مبارکی که مسئول انجمن حمایت از خانواده زندانیان نیازمند از آن می‌گوید: «ما با ۳ کارخانه که دوتای آنها از معروف‌ترین کارخانه‌های لبنیات هستند در ارتباط هستیم که خانواده زندانیان دربند یا زندانیان آزادشده را استخدام می‌کند. علاوه بر آن وام اشتغال‌زایی می‌دهیم. با پزشکان، شرکت‌های خصوصی ارتباط داریم و به‌محض درخواست نیرو سعی می‌کنیم خانواده زندانیان را به آنها معرفی کنیم.» خلاصه این‌طور می‌شود که حسن‌پور می‌گوید: «از ۲۱۱ پرونده خانواده زندانیان تحت پوشش انجمن، حتی یک نفر هم بیکار نیست.»


ماجرای خانواده ای که همه مردانش در زندان هستند و زنان خانواده کارآفرین شده اند 

*همه مردان خانواده در زندان، زنان در غذاکده!

هنوز صحبت‌های مسئول انجمن حمایت از خانواده زندانیان تمام نشده که شاهد از غیب می‌رسد؛ خانمی سن و سال دار با چند برگه در دست. اینکه می‌گوییم شاهد از غیب می‌رسد هم دلیل دارد که حسن‌پور می‌گوید: «این خانم صاحب یکی از کترینگ های زنانه است با غذای خوشمزه.» البته قبل از اینکه باقی ماجرا را برای ما بگوید، با خانم سن و سال دار پچ‌پچ کوتاهی می‌کند و بعد هم گوی و میدان را می‌دهد دست این مادر خوش‌زبان.

خانم مسن هم اول حرف‌هایش را با این جمله شروع می‌کند؛ «الهی هر بنده‌ای که دست کسی را می‌گیرد خدا عزتش دهد و عاقبتش را به‌ خیر کند.» بعد هم قول می‌گیرد که اسم‌ورسمش را ننویسیم و به یک اسم مستعار که پیشنهاد خودش فردوس است بسنده کنیم. خیالش که راحت می‌شود زندگی‌اش را برایمان روی دایره می‌ریزد؛ «از بد روزگار یا تربیت غلط من یا ناخلفی پدر بچه‌ها... نمی‌دانم خلاصه‌اش را بگم همسرم. پسرم، دامادم همه‌شان دسته‌جمعی باهم در زندان هستند به جرم قاچاق مواد مخدر. اصلاً انگار ناف مردان خانواده ما را با جرم و زندان بریدند. غصه این خلاف‌های سنگین و حبس‌های سنگین یک‌طرف، تنها ماندن من، دخترم، عروسم و نوه‌هایم هم یک‌طرف. یعنی خانه ما به لطف خلافکاری گروهی مردهای خانواده‌مان یک‌دفعه خالی از مرد شد.

راستش مانده بودیم با این حجم از بدبختی چه کنیم. چیز زیادی برایمان نمانده بود و همان‌قدر که بود از مال حرامی بود که اجازه ندادم بیش از این آلوده‌اش شویم. اما دستم هم به‌جایی بند نبود تا اینکه خدا خیر بده به خیران انجمن حمایت از خانواده زندانیان. حمایتمان کردند همه‌جوره. سرمایه‌ای به ما دادند با یک وام و کمک‌های دیگری که توانستیم یک آشپزخانه کوچک راه بیندازیم. یک کترینگ زنانه. دست همه‌مان بند شد. کم‌کم کارمان گرفت. آلان وقت سر خاراندن نداریم و رزق حلالمان هرروز پربرکت‌تر از دیروز می‌شود.» صحبت‌های فردوس خانم شیرین‌زبان، حسن ختام گزارش ما می‌شود؛ «ای‌کاش مردم، مسئولان، آن‌ها که دستشان به کار خیر می‌رسد، حواسشان به خانواده زندانیان باشد. خانواده‌ها گناهی ندارند. ای کاش مردم، نگاه سنگین شان را از خانواده زندانیان بردارند. اگر حمایت‌های خیران نبود خدا می‌داند چه بلایی بر سر زنان خانواده ما می‌آمد.»

 

پایان پیام/

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: فارس

کلیدواژه: انجمن حمایت از خانواده زندانیان متهم پرونده قاتل اعدام اشتغال انجمن حمایت از خانواده زندانیان خانواده زندانیان قاچاق مواد مخدر زندان هستند مسئول انجمن جرائم سنگین خانواده ها پدر و مادر حسن پور بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۹۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیات تازه از جنایت در برج ۲۰ طبقه کوهک در غرب تهران / قتل مرد ثروتمند با ۳۷ ضربه چاقو

مردی که به دلیل اختلاف یک میلیارد تومانی با مدیرعامل یک شرکت پخش‌کننده لوازم آرایشی-بهداشتی او را در خانه‌اش در غرب تهران به قتل رسانده بود ۲ روز بعد درحالی که به یکی از شهرهای شمالی گریخته بود دستگیر شد.   به گزارش همشهری آنلاین ؛ عصر روز ۲۸ فروردین ماه امسال به کلانتری ۱۴۱ کوهک خبر رسید که مردی در خانه‌اش واقع در طبقه پانزدهم برجی ۲۰ طبقه به قتل رسیده است.   در این شرایط ماجرا به محمدجواد شفیعی، بازپرس کشیک دادسرای جنایی تهران گزارش شد و دقایقی بعد او همراه با تیم بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی در محل حاضر شدند.   شواهد نشان می‌داد مقتول ۴۸ ساله و مدیر یک شرکت توزیع لوازم آرایشی- بهداشتی است. او به تنهایی زندگی می‌کرد و بررسی‌ها حاکی از این بود که با ۳۷ ضربه چاقو به قتل رسیده است.   تحقیق در محل جنایت قتل مرد جوان را همکاران او به پلیس اطلاع داده بودند. ماجرا از این قرار بود که او هر روز ساعت ۹ صبح در محل کارش حاضر می‌شد اما روز حادثه نه ‌تنها در دفترش حاضر نشده، بلکه به تماس‌های تلفنی همکارانش نیز جواب نداده و باعث نگرانی آنها شده بود.   آنها تا ساعت ۴ بعداز ظهر به تماس‌های شان ادامه دادند و وقتی او بازهم جواب نداد تصمیم گرفتند برای پیگیری به خانه‌اش بروند. در آنجا سرایدار برج نیز اعلام کرد که مرد جوان از خانه اش خارج نشده و این موضوع ماجرا را پیچیده‌تر می‌کرد. در این شرایط بود که آنها همراه با سرایدار که کلید خانه مرد جوان را در اختیار داشت وارد خانه او شده و در آنجا با پیکر بی‌جانش مواجه شدند.   این اطلاعات از یک سو و معاینه جسد از سوی متخصصان پزشکی قانونی از سوی دیگر نشان می داد که حدود ۷ ساعت از وقوع قتل می‌گذرد و به احتمال زیاد او حدود ساعت ۹ صبح جانش را از دست داده است.   اولین سرنخ هنوز کاراگاهان به سرنخی در این پرونده دست نیافته بودند و معلوم نبود که مرد جوان با چه انگیزه ای و توسط چه کسی به قتل رسیده است. در این شرایط آنها به تحقیق از همسایه‌ها و همکاران مقتول و بررسی دوربین‌های مداربسته برج پرداختند.   یکی از دوستان مقتول به کارآگاهان گفت که مقتول از مدتی قبل با یکی از دوستانش اختلاف مالی داشت و ممکن است همین اختلاف باعث وقوع قتل شده باشد. در همین حال افسران پلیس با بازبینی تصاویر ضبط شده توسط دوربین‌های مداربسته ساختمان ۲ نفر را دیدند که صبح روز حادثه و درست زمانی که تخمین زده می شود قتل اتفاق افتاده وارد خانه مقتول شده و دقایقی بعد سراسیمه از آنجا بیرون رفته اند.   رازگشایی از جنایت تحقیقات بدون وقفه ادامه داشت و کاراگاهان در حال کنار هم قرار دادن پازل های این معمای جنایی بودند که ناگهان ماموران در جلوی برج یکی از افرادی که صبح آن روز به خانه مقتول رفته بود را مشاهده کرده و وی را بازداشت کردند.   او که از اقوام مقتول است در همان بازجویی‌های مقدماتی اسرار قتل مدیر شرکت توزیع لوازم بهداشتی را برملا کرد و گفت یکی از دوستانش که با مقتول اختلاف یک میلیارد تومانی داشته دست به این جنایت زده است.   او گفت: من قاتل و مقتول را برای کار به یکدیگر معرفی کرده بودم اما آنها دچار اختلاف شده بودند و به همین دلیل مقتول با من رابطه خوبی نداشت. قاتل مدتی بود که با من زندگی می‌کرد و صبح امروز (روز حادثه) سوار بر موتورسیکلت من به خانه مقتول رفتیم تا آنها با یکدیگر صحبت کنند.   چون مقتول از من دل خوشی نداشت من پایین برح منتظر ماندم و دوستم بالا رفت. حدود نیم ساعت از او خبری نبود تا اینکه تماس گرفت و گفت بروم بالا.   در آنجا بود که با پیکر خونین مقتول روبه‌رو شدم. دوستم گفت بحث مان شد و من هم عصبانی شدم و او را کشتم. بعد از آن دو نفری از آنجا فرار کردیم و دوستم وسایل و پاسپورتش را از خانه ام برداشت و فرار کرد.   دستگیری، ۴۸ ساعت بعد از جنایت بعد از رازگشایی از این جنایت، مرحله بعدی دستگیری قاتل فراری بود. کاراگاهان که احتمال می‌دادند متهم قصد خارج شدن از کشور را دارد مشخصات او را در اختیار واحدهای مختلف قرار دادند و از سوی دیگر با استفاده از سرنخ‌های به دست آمده تلاهای خود برای دستگیری او را آغاز کردند.   ۲ روز از این جنایت گذشته بود که ماموران به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد قاتل فراری به یکی از شهرهای شمالی کشور گریخته و در آنجا مخفی شده است. در این شرایط آنها با اخذ نیابت قضایی راهی آنجا شده و موفق شدند قاتل فراری را دستگیر کنند.   بر اساس این گزارش ۲ متهم این جنایت هم‌اکنون در بازداشت به سر می برند و تحقیقات برای روشن شدن ابعاد پنهان این جنایت ادامه دارد. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • ضرورت کارآفرینی برای زندانیان و خانواده آن ها
  • نقش پررنگ سینما در آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد
  • (ویدئو) غافلگیری زندانیان هنگام فرار از تونل حفر شده در زندان
  • شکاف بین دولتمردان صهیونیست‌زده با افکار عمومی در غرب غیرقابل‌انکار است
  • کلاهبرداری قاتل برای پرداخت دیه میلیاردی | سرنوشت قاتلی که رویای آزادی در سر دارد
  • جزئیات تازه از جنایت در برج ۲۰ طبقه کوهک / قتل مرد ثروتمند با ۳۷ ضربه چاقو
  • جزئیات تازه از جنایت در برج ۲۰ طبقه کوهک در غرب تهران / قتل مرد ثروتمند با ۳۷ ضربه چاقو
  • انکار عجیب یک قتل / قاتل می‌گوید مقتول زنده است
  • انکار عجیب یک قتل | قاتل می‌گوید مقتول زنده است
  • قتل زن معمار با ۳۰ضربه چاقو + جزئیات هولناک